English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (3408 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
demodulator U تفکیک کننده
diacritic U تفکیک کننده
diacritical U تفکیک کننده
discriminating circuit U مدار تفکیک کننده مین
discriminator U تفکیک کننده
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
hayes compatible modem U تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
internal modem U تلفیق و تفکیک کننده درونی
modem U تلفیق و تفکیک کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
resolving agent U عامل تفکیک کننده
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
separator U تفکیک کننده
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
part U تفکیک کردن تفکیک شدن
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
deflective U کج کننده
fillet U پر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
ear-splitting U کر کننده
mumbler U من من کننده
filleted U پر کننده
commulator U یک سو کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
crepitant U خش خش کننده
surfy U کف کننده
crusher U له کننده
renunciant U کننده
renunciant U رد کننده
thinner U کم کننده
refutatory U رد کننده
filleting U پر کننده
swooner U غش کننده
mitigatory U کم کننده
mitigative U کم کننده
fillets U پر کننده
skittish U رم کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
abjurer or abjuror U کننده
syncopator U غش کننده
rebutter U رد کننده
refuser U رد کننده
mauler U له کننده
fizzy U کف کننده
repudiationist U رد کننده
refutative U رد کننده
solver U حل کننده
benders U خم کننده
doer U کننده
bender U خم کننده
doers U کننده
trackers U پی کننده
filler U پر کننده
tracker U پی کننده
bidder U کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
attenuant U اب کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
percutient U دق کننده
fillers U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
bidders U کننده
solvent U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
noncommittal U رد کننده
deletive U حک کننده
fluxing oil U اب کننده
solvents U اب کننده
puffer U پف کننده
attacking U تک کننده
sensor U حس کننده
asphyxiant U خفه کننده
admirers U تحسین کننده
admirer U تحسین کننده
registrant U ثبت کننده
aspirer U ارزو کننده
promenader U گردش کننده
assignor U واگذار کننده
refrigerent U خنک کننده
assimilative U همجنس کننده
announcers U اعلان کننده
announcer U اعلان کننده
assertor U افهار کننده
assimilator U جذب کننده
asserter U افهار کننده
assertor U ادعا کننده
promenader U تفریح کننده
propagator U تکثیر کننده
prophesier U پیشگویی کننده
propitiable U ارام کننده
abandoner U ترک کننده
refringent U منکسر کننده
refresher U تازه کننده
abhorrer U تنفر کننده
propitiator U دلجویی کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com